اولین سینه خیز
امشب سبحان عزیز برای اولین باراستارت عقبکی رفتن رو زد از این که داره بزرگ میشه خیلی خوشحالم ولی دلمم برا نوزادیش تنگ میشه خیلی زود داره میگذره بزرگترین دغدغه من الان سه ماه دیگست که باید تنهاش بذارم و برم سر کار الان سبحان خیلی به من وابستست و فقط من میدونم چی میخواد و این که با یه ادم غریبه تنها بذارمش وحشتناکه دو سه روز بعد از اینکه خاله ها رو دعوت کردیم خونمون برای ختنه سبحان خاله سمانه و خاله نرگس سرما خوردن بعد یکهفته هم حس بویاییشونو از دست دادن۰ خاله سمانه چون حامله بود ازمایش داد و مشخص شد که کروناهست🤦♂️🤦♂️🤦♂️چقدر غصه خوردیم البته به مامان بابا نگفتیم تا دو روز پیش که قرنطینه شون تموم شد و خودشون اومدن گفتن ولی ...